What do you think?
Rate this book
187 pages, Paperback
First published January 1, 1956
In the average Madonna or Apostle the strictly human, fully representational element accounts for about ten per cent of the whole. All the rest consists of many colored variations on the inexhaustible theme of crumpled wool or linen. And these non-representational nine-tenths of a Madonna or an Apostle may be just as important qualitatively as they are in quantity.
They had seen the Istigkeit, the Allness and Infinity of folded cloth and had done their best to render it in paint or stone. Necessarily, of course, without success. For the glory and the wonder of pure existence belong to another order, beyond the Power of even the highest art to express. But in Judith's skirt I could clearly see what, if I had been a painter of genius, I might have made of my old gray flannels.
آنگاه مرا در روح، به كوهي بزرگ بلند برد و شهر مقدس اورشليم را به من نمود كه از آسمان از جانب خدا نازل مي شود و جلال خدا را دارد و نورش مانند جواهر گرانبها، چون يشم بلورين. بناي ديوار آن از يشم بود و شهر از زر خالص چون شيشه مصفي بود و بنياد ديوار شهر به هر نوع جواهر گرانبها مزين بود كه بنياد اول، يشم و دوم، ياقوت كبود و سوم، عقيق سفيد و چهارم، زمرد و پنجم ، جزع عقيقي و ششم، عقيق و هفتم، زبرجد و هشتم، زمرد سِلقي و نهم، طوپاز و دهم، عقيق اخضر و يازدهم، آسمانجوني و دوازدهم، ياقوت بود. و دوازده دروازه، دوازده مرواريد بود، هر دروازه از يک مرواريد و شارع عام شهر، از زر خالص چون شيشه شفاف. و در آن هيچ قدس نديدم زيرا خداوند خداي قادر مطلق و بره قدس آن است و شهر احتياج ندارد كه آفتاب يا ماه آن را روشنايي دهد زيرا كه جلال خدا آن را منور مي سازد و چراغش بره است و امت ها در نورش سالک خواهند بود و پادشاهان جهان، جلال و اكرام خود را به آن خواهند درآورددر بهشت توصیف شده توسط هاکسلی نیز همه چیز بشدت درخشان اند و رنگ ها شفافیت زیادی دارند. اما چرا باید برای توصیف سرزمینی که پول در آن معنایی ندارد، از این سنگ های گرانبها و نایاب استفاده کرد؟ علت های زیادی برای این موضوع وجود دارد، اما هاکسلی مشخصا به این اشاره می کند که علت، جادوی نور و شفافیت جادویی رنگ و تاثیری است که انسان در رویابینی از ناخوداگاه خویش می گیرد
شیزوفرن، بهشت خود را در کنار برزخ و دوزخ هایش دارد. بیشتر مصرف کنندگان مسکالین تنها بخش آسمانی شیزوفرن را تجربه می کنند. دارو برزخ و دوزخ را فقط برای کسانی که اخیرا مواردی از کج بینی داشته یا دچار افسردگی و اضطراب مزمن بوده اند به همراه می آورد. بنابراین اگر در راه غلط قدم برداری، تمام وقایعی که رخ می دهد، مدرکی از توطئه علیه تو خواهد بود. اگر به سمت پایین جاده دوزخی عازم شوی، هرگز نمی توانی توقف کنی
در یک رویای دوزخی، رویابین با نوری بدون سایه که تهدید آمیز است روبرو شده، سپس وحشت لایتناهی فرا می رسد. مکانیسم هستی بی رحمانه آشکار می شود و تنها چیزی را که به یاد می آورد، گناهان، دردها و تنهایی کیهانی است. جهان تغییر شکل می دهد، اما به بدترین وضعیت ممکن. هرچیز درون آن از ستارگان تا گرد و خاک زیر پایشان به طور غیرقابل توصیفی شوم و منزجز کننده است. هر سوژه ای حضور یک وحشت ساکن بی نهایت قدرتمند ابدی را معنی می کند
Men go abroad to admire the heights of mountains, the mighty billows of the sea, the broad tides of rivers, the compass of the ocean, and the circuits of the stars, and pass themselves by.
"that we should do well to consider much more seriously than we have hitherto been inclined to do the type of theory which [Henri] Bergson put forward in connection with memory and sense perception. The suggestion is that the function of the brain and nervous system and sense organs is in the main eliminative and not productive. Each person is at each moment capable of remembering all that has ever happened to him and of perceiving everything that is happening everywhere in the universe. The function of the brain and the nervous system is to protect us from being overwhelmed and confused by this mass of largely useless and irrelevant knowledge, by shutting out most of what we should otherwise perceive or remember at any moment, and leaving only very small and special selection which is likely to be practically useful."